من آن غريبه ي ديروز آشناي امروز و فراموش شده ي فردايم
در آشنايي امروز مي نويسم تا در فراموشي فردا يادم کني.
براي سالها مي نويسم ...
سالها بعد که چشمان توعاشق مي شوند ...
افسوس که قصه ي مادر بزرگ درست بود...
که هميشه يکي بود يکي نبود
:: بازدید از این مطلب : 314
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6